سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

نهیب برآمد بنویس

چون عارف سالک از بلندنای روح خود آواز عشق سر می کند جهان به هستی خویش ادامه می دهد، می تپد و در خروشی خاموش از چشم نااهلان و نامحرمان اسرار الهی پیچیده در قبای آن سرّ اعظم پیش می رود.


به خود گفتم منویسم و میالایم قلم خویش به نثر که جز شعر نیست کلام حقّ. نهیب برآمد بنویس که نه این تو که می نویسی که منم سراپا حقّ.  


از خویش غایب شدم، خاموش بودم، روشن شدم، تنها بودم، همراه شدم، راه شدم، نور شدم، صدا شدم، دوست شدم و دوست نوشت و داستان آغاز شد.


پیش از این غوغای پنهان داشتم
هر چه بودم آه سامان داشتم
بعد از این جان من و جان شما
کی کجا من جز شما جان داشتم


حلمی |‌ کتاب روح

A Gilbert Williams Visionary Painting


۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان