سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

ناگهانی صبح در جانم دمید

ناگهانی صبح در جانم دمید
ناگهانی خنده زد صبح سعید


ناگهانی این شب هجران زده
در خروش مهلک نور سفید


ناگهانی کهنه بی مقدار شد
ناگهانی روزگار نو رسید


آن همه پروا که می ریسید عقل
در حضور حضرت بالا پرید


ناگهانی خلق خودبین رام شد
روح ِدر آدینه مانده وارهید


ناگهانی خنده زد یار نهان
صدهزاران پرده ی غیبت درید


رقص رقصان شعله ی شمع ظهور 
آتشی بر حجله ی خامان کشید


عقل با دل چون حدیث خواب گفت
خون ز دل جوشید و عاقل شد شهید


عصر، نو شد، راه، نو شد، ماه، نو
باد نو از جانب مشرق وزید


گفت با حلمی به خنده ساربان
مست باشد هر که این هنگامه دید 

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان