سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

باز تبانی کنم با دل خویشم کنون

کوه تو بنگر دلا، قلّه فرا می رود
پلّه ی قصر ازل تا به کجا می رود
 
عشق نفس می کشد، ازمنه پس می کشد
زین دم نیلوفری روح رها می رود
 
مست به حیرت کشد آه ز ناباوری
عقل مجلّل دگر رو به فنا می رود
 
با که بگویم عیان سرّ خداوندی ات
خلق تلف می شود، خویش به پا می رود
 
زحمت بیهوده ای بود به دوش فلک
عاقبت از عشق یار جان به سرا می رود
 
پرده فکندی چه شوخ خنده زنان در میان
شعله کشاندی شب و غم به عزا می رود
 
روبه وهم از نفس باز فتاد و دگر
دل که فتاد از نفس باز به نا می رود
 
باز تبانی کنم با دل خویشم کنون
من به تو رو می نهم، دل به خدا می رود
 
ای همه در حلقگان حلمی ما بنگرید
روح غزل را که هین رو به سما می رود

کوه تو بنگر دلا، قلّه فرا می رود | غزلیات حلمی

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان