سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

قمار عشق؛ بازی او

عشق چنین نیست که بنشینی و مجیزش گویی. عشق چنین نیست که انتظارش کشی تا در حقّت لطفی کند و تو را به خویش کشد. عشق چنین هرزگی‌ها نمی‌شناسد، چنین حرص و هوس‌ها نمی‌داند. عشق چنین است که برخیزی و کارش کنی.


تو عشق را قمار نمی‌کنی،
عشق تو را قمار کرده است. 
این بازی اوست.


حلمی |‌ هنر و معنویت

قمار عشق؛ بازی او | هنر و معنویت |‌ حلمی

موسیقی: کارل اُرف - تقدیر (با ترجمه)

۰

هلاکت‌های توفان دارد این ره

هلاکت‌های توفان دارد این ره
حریفان را پریشان دارد این ره


خرابان را خوش است این پاکبازی 
خوشان را موج نسیان دارد این ره


خسان بر آب و خاصان در ته آب
زلالان را چه طغیان دارد این ره


شیوخ عقل را بر صخره کوبد
رسایان را پشیمان دارد این ره


گذر زین طاق خونین وه عجب شد
هزاران وادی و خوان دارد این ره


نه دیگر نام و هادی دارد این‌بار
نه دیگر کوب و دربان دارد این ره


شبم را لرزهای آتشین برد
که مشعل‌های لرزان دارد این ره


سرم رفت و دلم رفت و تو ماندی
حضورت را به غلیان دارد این ره


نه دین دارد نه دنیا، عشق این است
نه نان دارد نه خان، آن دارد این ره


برو حلمی قمار عشق می‌باز
که بردن‌های پنهان دارد این ره

هلاکت‌های توفان دارد این ره | غزلیات حلمی

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان