سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

چنین عشق‌ها را دانستن..

تو شبیه بهشتی. این لحظه زبان از سخن باز می‌ماند، و باز چون همیشه خاموشی سخن می‌راند. تو شبیه خدایی. باید جرأت کند زبان و به درستی، هجاهجا بگوید: تو خدایی. 

نه، چنین عشق‌ها بر زمین نادره است. چنین عشق‌ها را چار و هشت نمی‌زاید. چنین عشق‌ها پنج و شش نمی‌داند. چنین عشق‌ها را دانستن، جان می‌طلبد و زمان، به هزار خلقت. 

واصلی را میل خلق بود، مرا میل خلقت. واصل را خلق، دون کرد، و مرا خلقت، ورا. من این چنین واصلین نمی‌دانم، چنیان که حرف تو می‌زنند و کار خود می‌کنند. من حرف تو می‌زنم، کار تو می‌کنم. 

حلمی | هنر و معنویت
چنین عشق‌ها را دانستن | هنر و معنویت | حلمی
۰

در کار خدا بیا سراپا خوش باش

در کار خدا بیا سراپا خوش باش
ای یار خدا همیشه هر جا خوش باش
در کشور دل ز خواب هیچی برخیز
دیوانه‌ی روح باش و با ما خوش باش

حلمی

در کار خدا بیا سراپا خوش باش | رباعیات حلمی

۰

سرانجام قبضه‌شدن..

سرانجام قبضه‌شدن آگاهی و تمام‌شدن کار. سرانجام در سخت‌ترین و ناگذرترین لحظه‌ها که فراقی و هجرانی از هر سو بانگ برمی‌دارد و دیوان از هر سو دلشادند و نه هیچ باده و هیچ ساغر. سرانجام در چنین لحظات تابناک؛ نابود و مستحیل و تمام در کار خدا، کار می. گرچه هرگز تمامی در کار نیست.


ابتدا عشق و انتها عشق،
و نه هیچ ابتدا،
و نه هیچ انتها.


حلمی |‌ کتاب لامکان

قبضه‌شدن، بی‌انتها | کتاب لامکان

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان