سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

همه چیز می دانند جز..

همه چیز می دانند جز عشق،
و ما هیچ چیز نمی‌دانیم جز عشق.
و چنین عشق در نادانی حکم می‌راند.
و آن دانایی جهل است،
و این نادانی خرد است. 

حلمی | کتاب لامکان

۰

همه سکوت از من، همه کلام از تو

همه سکوت از من، همه کلام از تو
سر سبو در کف، یکی دو جام از تو
 
به هر چه جز عشقت سخن به استهزاست
سخن چه آغازم که این سلام از تو
 
ز مشرق باده سپیده زد ساقی
دم فنا از من، همه دوام از تو
 
پیاله سوی تو به زنده باد آید
به هر دمی جانا دم قوام از تو
 
شهود خاموشان ز چشم شوخ توست
شهنشه جانی، شکوه نام از تو
 
ز معبد زرّین که عشق در جوش است
منم پیام آور، همه پیام از تو
 
نشسته در خلوت دل کبود من
به پا چه می خیزد که این قیام از تو

فلک به جام من اگر نظر دارد
یقه ش سویت گیرم که انتقام از تو
 
چو دیدم آن هنگام سماع چشمانت
از آن دم هر آنی دم مدام از تو
 
به سمع خاموشان چه جز نوای توست
شبانه می رقصند به التزام از تو
 
سخن چو آهسته به بند آخر شد
خلاص حلمی و دم ختام از تو

همه سکوت از من، همه کلام از تو | غزلیات حلمی

۰

مقصود کلام

کلام در جستجوی هیچ چیز نیست. تنها به جستجوی بیان شدن است. آن که با قلب بخواند در می یابد. هر چند کلام در جستجوی خوانده شدن یا دریافته شدن نیست. چرا که کلمه جاری می شود و هر آن چه قصد دارد را به انجام می رساند.


حلمی
منبع: کتاب روح

مقصود کلام | کتاب روح
۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان