سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

برو می درکش و پرسش بسوزان

برو می درکش و پرسش بسوزان
که آدم می‌کند این جام یزدان


تو حیوانی کنی، حیوان به از تو
سگان جمله سر از انسانِ حیوان


عرق گیرد ز کشمش مرد عاشق
چنان آبی که رقصاند خُم جان


تو زاهد بنده‌ی خشم و غروری
زهی لاف گزاف صبر و ایمان


هزاری صدهزاری صورت از وهم
یکی آن و یکی آن و یکی آن


میان چشم‌ها آن یک نجستی
که پیدا می‌کند دل را ز پنهان 


تو خون جستی و خون کردی و آتش
و آتش شد جواب چوب قلیان


نه پند از حق شنیدی نی ز باطل
تو را گویم: بیفتادی و پایان


سخن دوش از دهان مه چنین بود
الا حلمی فرو دست نگهبان!

برو می درکش و پرسش بسوزان | غزلیات حلمی

موسیقی: Sirusho - Pregomesh

۰

تو سایه و من نورم، تو ضعفی و من زورم

تو سایه و من نورم، تو ضعفی و من زورم
تو جمعی و من فردم، بنگر که چه منصورم


مجبوری و آزادم، بی‌جایم و شهبادم 
تو خلقت اندوهی، من خالق مسرورم


از خویش برآرم دست، از خویش شوم سرمست
تو با دگران شادی، من بی‌خود خودجورم


شاید که به شهر خویش یک سایه ز من یابی
تو سایه ز من پوشی، من قابله‌ی نورم


من موسقی‌ام ای دل، آن موسقی رقصان
نی زین هی‌و‌هی‌بازان، آن موسقی دورم


تو تارک این‌ها شو، برخیز تو اینجا شو
فارغ ز کجین‌ها شو، برخیز به دستورم


پیغمبر دل گوید حلمی سر خُم کج کن
کاین باده‌ی مستورم، وین محشر مشهورم!

تو سایه و من نورم، تو ضعفی و من زورم | غزلیات حلمی

موسیقی: Follia - Hesperion XXI and Jordi Savall

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان