سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

آب از سر بشد و کار به قرآن نشود

حال سوزان من و عشق به پایان نشود
آب از سر بشد و کار به قرآن نشود


گله‌ام کشت که با خلق چرا قصّه کنی
خاطر عشق که فرخنده به میدان نشود


عقل جادو‌زده‌ی حیله‌گر حلقه‌فروش
دید جان من و فهمید پریشان نشود


رحمت خاص تو جز مرهم مجروحان نیست
ورنه با هر گده‌ای صحبت جانان نشود


رمز گفتیم و کسی قفل سخن را نگشود
گرچه از سوختگان راز تو پنهان نشود


چند روزی که به جاروکشی معبد زرّین تو رفت
کس ندیدم ز نوازشگری مهر تو گریان نشود


دل دیوانه که از صد خم معراج گذشت
دگر آن کودک پیش از دم طوفان نشود


حکم عشّاق قصاص است و قصاص است و قصاص
جان چو صد بار ز تن در نرود جان نشود


شغل ما خوابروان عقل گمانی نبرد
تا که چون حلمی از این سلسله جنبان نشود

حال سوزان من و عشق به پایان نشود | غزلیات حلمی

۰

فتنه‌اندیشان به عالم منترند

فتنه‌اندیشان به عالم منترند
این جماعت هر دو روشان یک خرند


بی‌هنر، بی‌کار و در اتلاف عشق
یک‌نفس در عوعو و در عرعرند


گرچه سگ بالاتر از این ناکسان
گاو و خوکان جملگی زیشان سرند


لاجرم تمثیل شد همکار وصف
تا بدانی این ددان چون محشرند!


بنده‌ی حرف‌اند و شاه وِروِرند
واعظ خیرند و در صحنه شرند


یک زمانی بی‌زمانی عاقبت
از سر خلقان چو مستی می‌پرند


باید این چرخ عبث دوری زند
تا تمام آید حروفی که برند


حلمی این مستی بی‌پایان خوش است
این خران هستند و روزی بگذرند

فتنه‌اندیشان به عالم منترند | غزلیات حلمی

موسیقی: Parov Stelar - Catgroove

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان