پنجشنبه ۲۷ دی ۹۷
غزل ۴۶۳.
ای فتنه انگیز تفرقه کار
باده ی تفریق بیار بیار
عقل و عشق را بر آتش زن
عشق بمانَد و عقل بسوزد زار
عاقلان بمیرند به گور فلک
عاشقان بمانند تا ابد به قرار
عاقلان منافقان رهند
صد هزارشان به فدای نگار
عاشقان مقرّبان شهند
هر که شان هزار جان به نثار
عقل و عشق را وصال نبُوَد
عشق باز است و عقل چون سگ هار
رسم عاشقی یکی جویی ست
ای رفیقان یکی شوید این بار
عزم کار عشق باید کرد
بر عقاب روح یکّه سوار
حلمی از آتش برین بسرود
نیست دوزخ بلکه آتش یار
منبع: غزلیات حلمی
برای خواندن غزلیات حلمی در کتابخانۀ دلبرگ، روی آن کلیک کنید.
موسیقی: اشتراوس - رعد و آذرخش