از آن شب تا بدین شب، گویی از ابدیتی تا ابدیتی. از آن قاره تا بدین قاره، پنداری از کوچهای به کوچهای. از آن دست تا بدین دست، از آسمانی تا آسمانی.
موسیقی: Anilah - Warrior
از آن شب تا بدین شب، گویی از ابدیتی تا ابدیتی. از آن قاره تا بدین قاره، پنداری از کوچهای به کوچهای. از آن دست تا بدین دست، از آسمانی تا آسمانی.
موسیقی: Anilah - Warrior
از اینجا تا بعد از این، تا انتها، تا ابد بیخبرم. از آب بیخبرم، از سنگ بیخبرم، از باد بیخبرم، از آتش بیخبرم. از انسان بیخبرم و از روح بیخبرم. از خود بیخبرم و در خدا تا ابد، تا بیانتها از خدا بیخبرم.
حلمی | کتاب لامکان
عاشق نان از توکّل میخورد، نه از خلق. در کار دل هیچ آویختنی نیست. بند عاشق تنها از آسمان آویخته است. آن را نیز بهوقت میگسلد.
از سرزمینی به سرزمینی، از قارهای به قارهای، از آسمانی به آسمانی. سفر مدام. هیچ ایستگاهی نیست، هیچ توقّفی نیست. هیچ کمالی نیست. سفرهی اکتشاف تا بینهایت گسترده.
این چشمه
تا ابد میجوشد.
حلمی | کتاب لامکان
تصویری از هرمس؛ ابتدا به عنوان پیامبر خدایان خدمت کرد. خدای تجارت، نجبا، بازرگانان، پیشهوری، راهها، مرزها، دزدان، حیلهگری، ورزشها، مسافران، و پهلوانان ورزشی. خدای چوپانان، سفر، ادبیات و بخصوص شعر. دوّمین فرزند زیوس و مایا. وظایف گونهگون و متنوّعی به عهده داشت!