سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

در مرزهای آتشین می‌زی‌ایم

آنجا می‌روم که کارهاست. آنجا می‌روم که خارهاست و در میان خارها گلزارهاست. آنجا که درد بیشتر است و دشواری. آنجا می‌روم و مرا چنین هجرتی خوش است و عشق را چنین روان‌کردنی. پیش از آمدن چنین گفتم که آنجا می‌روم که درد است و جهل است و تاریکی است و غیبت است، و حال نیز چنین می‌خواهم و چنین می‌گویم. می‌روم آنجاها آتش تو بیفروزم. و چنین کردم و چنین خواهم کرد.


آنجاها می‌رویم،‌ آن کوههای سخت،‌ و بدانجا بر این امواج شوریده برخواهیم نشست. آن روزهای سرد را تشنه‌ایم، و آن سختی‌ها را مشتاق‌ایم، به یافتن جان‌های خسته‌ی از خویش درمانده‌ی به جستجوی راه، به جستجوی تو. آنجا می‌رویم و از آنجا به همه جاییم.

 
آنجا می‌رویم که از آنجا آمده‌ایم، بدان سختی ناهموار، بدان وحشی رام‌نشدنی، بدان تلاطم جان‌گداز، بدان سرمای گرم! آنجا می‌رویم که عشق را شعله‌ها و زبانه‌هاست. از زمهریر نمی‌اندیشیم و از آتش خوف نمی‌کنیم. در مرزهای آتشین می‌زی‌ایم و در این آتش‌ها می‌خندیم و می‌رقصیم و مست می‌کنیم و در مستی کار تو می‌کنیم. 


ما راستان‌ایم
و ما را هنر چنین خراب‌بودنی‌ست،
خرابِ بودن. 


حلمی | هنر و معنویت

در مرزهای آتشین | خرابِ بودن | هنر و معنویت | حلمی

موسیقی: Johann Strauss II - An Artist's Life

۰

آتش دم

خاک بر باد و خواب بر آب، رویا هیچ و دیروز هیچ و فردا هیچ، و نه غم و نه شادی، تنها شعف؛ آتش دم. 


دولت هیچ و ملّت هیچ و تاریکی هیچ و نور هیچ، کور هیچ و بینا هیچ، فقیر هیچ و غنی هیچ، نه روز و نه شب، تنها وجد؛ استغنای عدم. 


حلمی | کتاب لامکان


تابلو: بر فراز آبشاران از لینزی آرنوت
۰

تو همه‌ای

همه افتادند که تو برخیزی. همه برخاستند که تو بنشینی. همه بال و پر از خویش کندند که تو بال و پر گیری. همه بال و پر رویاندند چون تو بی بال و پر شدی. همه دیدند چون تو از دیدن نظر برگرفتی، و همه ندیدند چون تنها تو دیدی. تنها تو هستی و هیچ‌کس جز تو نیست، و در این همگی تو نیستی، و تو همه‌ای.


آری، تو بگویی «نه»،
امّا تو همه‌ای.


حلمی | کتاب لامکان

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان