در قلب، برافراشته
چنان آسوده که اگر جهان فرو ریزد
ما فراتر می خیزیم.
در عشق، زنده
با موسیقی، یکی
در رویاها، بیدار
با مرگ، برادر
با زندگی؟
ما، زندگی
ما، خود ِزندگی!
بگو جهان فرو ریزد
مردگان می میرند
و زندگان برخواهند خاست.
بگو جنگ ها آغاز شوند
بگو جنگ ها آغازتر شوند
ما فراتر می خیزیم.
ضعیفان گریبان هم بچاکند
و خفتگان خوابهای هم پاره پاره کنند
مجانین بر شمار جنازه ها فخر بفروشند
روحانیون فریب دروغ گریه کنند
و ظریفان حقیر بر شیطان لبخند بگشایند
بگو بازیگران همه بازی کنند
و صحنه گردانان همه صحنه ها بگردانند.
مرگ با زندگی یکی ست
غم با شادی یکی ست
خواب با بیداری یکی ست
مستی با هوشیاری یکی ست
اینجا که ماییم
برای ما که حکمرانان پنهان جهانیم
برای ما که سلاطین دلیم
و روح سواران خداییم.
بگو کودکان بازی بیاغازند
بگو بمیرند و برخیزند
باز بمیرند و برخیزند
بگو ضعیفان گریبان هم بچاکند
و خفتگان خوابهای هم پاره پاره کنند
روحانیون فریب دروغ گریه کنند
و ظریفان حقیر بر شیطان لبخند بگشایند.
نور با تاریکی یکی ست
روح با تن یکی ست
شب با روز
زن با مرد
نقطه با دایره
نیستی با هستی
همه چیز با همه چیز یکی ست
برای ما که سلاطین جهانیم
و حکمرانان خوابها و بیداری های مردمانیم.
برای ما
بگو کودکان بازی بیاغازند
این بازی خاک،
تا بمیرند و برخیزند
و باز بمیرند و برخیزند
باری چیزی بیاموزند
آری اینقدر بمیرند
تا زندگی بیاموزند
اینقدر بگریانند و بگریند
تا خنداندن و خندیدن بیاموزند.
بگو جهان فرو ریزد
ما فراتر می خیزیم
ما، زندگی
ما، خود زندگی.
حلمی
اینجا به همراه موسیقی.