شنبه ۱۹ تیر ۰۰
خودشناسی جنبشی بی یار نیست
این یکی حرف خطابردار نیست
یار را میجو و در خود سیر کن
سیر جان بی یار جز اطوار نیست
در مسجد اگر که مست باشی خوب است
در میکده حقپرست باشی خوب است
ننگ است اگر به رنگ عادت میری
فارغ ز هر آنچه هست باشی خوب است
کمش بسیار و بسیارش کم از هیچ
جهان برپای کرد و آدم از هیچ
شبانگه از زبان دل شنیدم
که شادی زان تو باشد غم از هیچ
موسیقی: کومیتاس - درخت زردآلو
صاحب عصری و پنهان میروی
فارغ از غوغای انسان میروی
در میانی و نهان از چشم خلق
ذات عشقی و خرامان میروی