زندگی نو شد به دست پاک عشق
ای خوش این نو گشتن افلاک عشق
ما خوشان را هر دمی دیدار خوش
در نهان با مردم بیباک عشق
زندگی نو شد به دست پاک عشق
ای خوش این نو گشتن افلاک عشق
ما خوشان را هر دمی دیدار خوش
در نهان با مردم بیباک عشق
هر لحظه حماسهایست برای او که میبیند، شکوهیست تمام. خلقت خدای جز این چگونه تواند بود؟ عشّاق جامها بر میزنند و صوت عشق گوش عقل بدکاره کر میکند. چه باک اگر که خامان ملک جان هر لحظه مجیز بتوارههای انسانی کنند. چه اندوه گر همه عالمان جهان، هستی شکوهناک روح مهر انکار زنند، کنون که حقّ زنده شاباش عاشقان حقیقی خویش کند صد هزار فلک و استاره، شاباش آنان که به خاک فتادند، امّا برخاستند، آنان که خام شدند، امّا نهایت پختند و سوختند.
هر قدم شکوهیست ابدی. هر دم عظمتیست بیآغاز و بیفرجام. ستارهای بر افلاک متولّد میشود آن دم که جانی از عشق زبانه میگیرد و قصّهی بینهایت خویش آغاز میکند. این ستارهی خداست ای جان. این ستارهی توست. هر چه جهان عناد کند جان عاشق مستتر، حضورش در پهنهی روح فراختر.
هوشیاری با من گفت تو همه به کار مستانی، این جمع پریشان چگونه کار عشق کنند؟ گفتم هر کار به کار تو نیست به کار عشق است، به کار ماست. ره کشید و گذشت، تنهای تنهایان بار هزار قرن ظلمت بر دوش کشان. و من با عشق خندیدم سبک از هیچ و هیچ از همه.
من عشقم و در عالم جز یار نمیبینم
این عقل پریشان جز دیوار نمیبینم
من میشکنم دیوار با چکّش روحانی
من روحم و انسان را در کار نمیبینم
حلمی | کتاب روح
رهروی انسان مشو آن روح نیست
در دل بیرحم ایشان روح نیست
در دل مردان عاشق خانه کن
جز درون قلب شادان روح نیست
موسیقی: ETHNO MUSIC - Love Secret
شوق تو از خانه برونم کشید
وادی افسان و فسونم کشید
سالک فکرت بُدم اندوهبار
عشق بخندید و به خونم کشید
خوابگاهیست که آن منزل بینایی ماست
خانهی راحت روح و دم بالایی ماست
سفر عشق همینجاست که آغاز شود
هیزمش عقل کج و کاکل اینجایی ماست
ای که ناگه آمدی ناگه مرو
منزل مه آمدی، بیمه مرو
یک دو برگی دفتر دل را بخوان
در ره دل آمدی، گمره مرو
کاشانه دل و قرار عشق است
هر سو نگرم مدار عشق است
در بیسخنی سکوت جام است
در وقت سخن تغار عشق است
آه از این پس همه آواره ایم
زخمی و بی خانه و بی قاره ایم
آمده یارم چو به قلّاب و تیغ
یعنی از این پس همه بیچاره ایم
آرام تویی اگرچه آرامی نیست
فرجام تویی اگرچه فرجامی نیست
بیدار منم به مردم خوابیده
تا میکده ی روی تو جز گامی نیست
موسیقی: Vivaldi - Gloria
مجموعه ی کامل اشعار حلمی در کتابخانه ی دیجیتال دلبرگ، تقدیم عزیزان.
دل مستان هوا در دو جهان زنجیر است
رهروی هر دو جهان کولبر تعزیر است
بفکن دست طلب تا نشوی مست هوا
رهروی روح شو که هر دو جهانش زیر است
حلمی
که گوید عاشقی بی آب و نان است
که گوید جان ما بی خانمان است
به هر دستی که در رویا بر آریم
کلید مشکل کار جهان است
حلمی