از آن شب تا بدین شب، گویی از ابدیتی تا ابدیتی. از آن قاره تا بدین قاره، پنداری از کوچهای به کوچهای. از آن دست تا بدین دست، از آسمانی تا آسمانی.
موسیقی: Anilah - Warrior
از آن شب تا بدین شب، گویی از ابدیتی تا ابدیتی. از آن قاره تا بدین قاره، پنداری از کوچهای به کوچهای. از آن دست تا بدین دست، از آسمانی تا آسمانی.
موسیقی: Anilah - Warrior
ترس گوید باز با ما رام باش
برّهای در درّهی آرام باش
عشق گوید سر کش و پرواز کن
پختهی دنیا و ما را خام باش
نوبت تعظیم بر بتها گذشت
نور حق بر قلّهی اهرام باش
منقضی شد نامهای باستان
نام نو در سینهی بینام باش
عقل گوید شرط طامات عظام
زین مقامات عوامی عام باش
تو برو غوّاص شطّ سرخ شو
سالک آن ماه ناهنگام باش
چیست راز عشق؟ گفتم، گفت هیچ
عاشق هستی نیکانجام باش
حضرت حق بار داد و یار داد
حلمیا شاکر از این پیغام باش
عشق باشد خدمت آن ماه سرخ
رقص در آغوش آن همراه سرخ
عشق باشد رفتنی بیبازگشت
تا سرای خامش آن شاه سرخ
چو به دست هست باده
چه رود ز دست باده
تو مگو منوش یک شب
همه شب خوشست باده
ز دمی که روت دیدم
به دلم نشست باده
تو مرا به دست دادی
ز دم الست باده
تو مگو نمیر یک شب
که دمیدنست باده
همه رهگشاست حلمی
به ضمیر مست باده
تو بنوش و دل مرنجان
که ز تو برست باده
جان بیعشقان فدای عقل شد
خلق بیحق در هوای عقل شد
منبر از عقل و فقیهش عقل گشت
نور دل بیرون و جای عقل شد
وجد را گفتند جفت روح نیست
پس خلایق در جفای عقل شد
صورت عقلش به خاک عشق دید
خلقتی صاحبعزای عقل شد
هر سویی آواز بیعشقان رسید
گوشهها پر از نوای عقل شد
گفت عقل و خورد عقل و برد عقل
ملّت غم مبتلای عقل شد
حلمی از اوصاف راه عشق گو
این غزل که شوربای عقل شد
موسیقی: Ara Malikian - Kach Nazar
بازیدهی عشق از جهانی بهتر
بربسته دو چشم کاردانی بهتر
بیرونشده از مدار یاری خوشتر
از خویشگسسته راهبانی بهتر
جنگسالار دلی، زیباستی
نی فزودی بلکه ما را کاستی
دل به سودای تو از سر باز زد
بر قراری شب به رویا راستی؟
چه سانی خوابدیده؟ نزد یاری؟
و یا نزد رفیقان غباری؟
تو یا با این سری یا با دل یار
که یعنی یا نزاری یا به کاری
موسیقی: وَس - در باغ ارواح