در خرابات نشستن، راندن و به خویش خواندن. این کجیها راست کردن، این دروغیهای راستنمای تباه. آن تباهیها آتش زدن و در دم آتشین خویش فرو دادن، و آنگاه برآوردن چون بالهای فرشتگان.
این ابلیسکان به ابلیسی خویش واگذاشتن، آن نکومردان به نکومردی خویش. تا شرّی و نکویی روزی هر دو از خویش ملول آیند و راه حقیقی بجویند.
خسته و ملول و زار، آنگاه که روح به آستانه رسد، حقیقت کمر میشکند و غبار راه از پاهای تاولبسته میستاند و مرهم مینهد و بر زخمها بوسه میزند.
چون میروی حقیقت بدرقهات میکند، و چون بازمیگردی به آغوشت میگیرد و بارهای عظیم خویش بر دوشت مینهد. این بار بادا تاب آری!
حلمی | هنر و معنویت
موزیک ویدیو: Karl Jenkins - Adiemus