سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

در شبی بی‌انتها

مگر در شبی بی‌انتها همچون امشب به دیدار یکدیگر نائل شویم. مگر با چنین نفس به شماره افتاده از اشتیاق، هر دو، خاطرات کهن در آتش خدا بسوزانیم و از نو متولّد شویم و به آغوش خویش بازگردیم.
 
مگر بتوانیم این بار، آتش صد هزاره از زیر خاکستر بجنبانیم و شکل کهنه از نو بازآراییم و به دیدار خویش ظفر یابیم.
 
رویای کف‌رفته یاد آریم،
روی در رو و سینه به سینه و لب به لب.
مگر در چنین شبی بی‌انتها.

حلمی | کتاب اخگران
در شبی بی‌انتها | کتاب اخگران | حلمی
۰

سرِ انگشتان

به سرِ انگشتان خود رسیده‌ام.


حلمی | کتاب اخگران

به سرِ انگشتان خود رسیده‌ام |‌ کتاب اخگران |‌ حلمی

۰

طبع سنّت‌شکنم..

طبع سنّت‌شکنم دوش به غوغا برخاست
آن سوی نه فلکش یک‌تنه از جا برخاست
قالب صورت و اسماء و صفت را بشکست
کار دیدار خدا بود و چه زیبا برخاست

حلمی

طبع سنّت‌شکنم دوش به غوغا برخاست | رباعیات حلمی

موسیقی: Vitas - Soul

۰

سوی تو آوارگان در هر جهانی کو‌به‌‌کو

سوی تو آوارگان در هر جهانی کو‌به‌‌کو
مردمان آفتابی در پی‌ات دیدارجو
سازهای روح را بر بی‌کسان بنواز خوش
وصلهای عشق را بر خاضعان برپای گو

حلمی

سوی تو آوارگان در هر جهانی کو به کو | رباعیات حلمی

۰

رستنی دارد دل دیوانه خو

رستنی دارد دل دیوانه خو 
رستنی از هر دری از هر دو سو
از سر صحن میان تا لامکان 
تا شود با روح تازان روبرو

حلمی

دوبیتی حلمی - رستنی دارد دل دیوانه خو

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان