سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

چو خرافات رود جمله‌ی آفات رود

چو خرافات رود جمله‌ی آفات رود
جان این نظم عبث در همه حالات رود


هستی خصم رود تا به همان خانه‌ی پست
نکند شک که بماند، این شه لات رود


برود سینه بچاکد ز غم و آه و عزا
او بگوید که بمانم، گویم او مات رود


فرصت عشق عزیز است و به کفرانش داد
صورت وهم گرفت و به مکافات رود


واجب است این دو دم مانده به جان شکر کند
ورنه بیچاره و بی‌خانه و بی‌ذات رود


نه یکی ذرّه از او در ره او همره او
او که بی‌جان ز در آمد ره اموات رود


نه یکی نقش از او در سر تاریخ بماند
نه یکی خاطره‌ی خوش که به اوقات رود


رگ برجسته و خشم و خط خون و ره آه
زاهد نازکشیده به مجازات رود


بیت حلمی که ز خون دل درویشان است
مانَد و بیت ددان با همه آیات رود

چو خرافات رود جمله‌ی آفات رود | غزلیات حلمی

موسیقی: Nu - This Land

۰

این عشق؛ مکافات عمل

این عشق همچنان بی‌محابا به پیش می‌تازد. عشق، این هنر ظریف و بی‌مثال خداوندی. وفا کنی، وفا می‌بینی و طعم وصال می‌چشی. جفا کنی و بذر فراق بپراکنی، جفا می‌بینی و در آتش خود می‌سوزی. قانون عشق چنین است: یکی ستاندی، هزار از تو ستانده شود. و صدهزار از شما گرچه با یک عشق برابر نیست، باری هزار، مثالی که مکافات عمل بدانی. 


و عشق را انتقام در کار نیست، تنها پاسخ عمل است. یک ضربه زدی، هزار ضربه نوشیدی. یکی جان ستاندی، هزار جان ستانده شد. بهوش باش، عشق را پیشه کن، جهات عشق را مراقب باش،‌ که بس بی‌جهات است.


رنج، بیداری‌ست. اشک، خنده است. عشق، بی‌طرف است. بی‌طرفی، طرف خداست. و عشق هرگاه که بگوید بس است، آن زمان بس است.


حلمی | هنر و معنویت

این عشق، مکافات عمل | هنر و معنویت | حلمی

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان