خوشان را با خوشان محشور دارند
کران را از کران مجبور دارند
صبوران با صبوران باده گیرند
عجولان را به خامی غور دارند
هر آنکس بار خود بر دوش دارد
نه کس را بهر کس در گور دارند
تو غمگینی که غم را دوست داری
خوشان از خندهی خود شور دارند
غمت از دوش خود بر کس میفکن
تو را با جنس خود در تور دارند
جسوران با جسوران در عروجند
خموشان را به حق منصور دارند
عقاید از سر تاریک خیزد
رفیقان دل از دل نور دارند
به سربازی دل حلمی سخن راند
حروف عشق از حق زور دارند