دوشنبه ۸ شهریور ۰۰
از اتّفاق نیست اینجاییم، حال که به اتّفاق اینجاییم.
بزمیست در درونِ رزمی که در آن دیوان هلهله میکشند و جان میستانند و مغز به دیگ بیعنصری خویش فرو میریزند.
مینگریم؛ از آستینِ قدرت، عشق هنوز دست نجنبانده.
مینگریم؛ به اشاراتی که هنوز خلقِ خفته درنیافته.
مینگریم؛ به ستیزی که در حدّ هیچ رزمنده نیست.
و مینگریم؛ به جامدرکشیدنی که در قاموس هیچ نوشنده نیست.
از اتّفاق نیست اینجاییم.
خورشیدی به زیر خاکستر است.
حلمی | کتاب اخگران