جان ما از نو طرب آلود شد
عاقلی مرد و فضایل دود شد
عاشقی آمد فضای جان گرفت
ماورای خیر و شر این سود شد
حلمی
جان ما از نو طرب آلود شد
عاقلی مرد و فضایل دود شد
عاشقی آمد فضای جان گرفت
ماورای خیر و شر این سود شد
حلمی
هیچ چیز به اندازه ی خیال به حقیقت نزدیک نیست.
حلمی
از این اجرای الهی لذّت ببرید: [HAUSER - Adagio [Albinoni
کتابهای حلمی در کتابخانۀ دیجیتال دلبرگ. آنلاین بخوانید.
غزلیات - دوبیتیها - مثنویها - کتاب روح - کتاب لامکان
اشتراکگذاری و انتشار مطالب تنها با ذکر نام صاحب اثر سیّد نوید حلمی یا حلمی مجاز می باشد و در غیراینصورت نقض حق مالکیت معنوی محسوب میگردد.
انتشار و استفاده از آثار برای مخاطبین رایگان میباشد، ولی در صورت تمایل میتوانید مبلغی به دلخواه خود اهدا نمایید.
سپاسگزارم.
دامان شرق گسترده؛ سازش باد، آوازش آب، رنگش آتش، چین هاش آفتاب. قلبش از خدا زرّین و عقلش از اشراق سرخ. پیراهن شرق گشوده؛ سینه هاش برجسته از حقیقت و قلبش تپیده در خون و موسیقی. سر بر این آستان باید نهاد و مرد.
باید مرد و آنگاه برخاست تا بلندترین بلندای خیال. و سپس
باید از خیال آنسوتر رفت و تا حقیقت مطلق بال گشود. باز زمان آفتابی شد و دوباره
خورشید با ما سخن گفت. آه خورشید از جانم دوباره با جهان سخن گفت. چه فرخنده
طالعم! دلم خورشید، دهانم خورشید و در میان دو ابرو چشم میانم خورشید.
پیراهن دل گشوده
و درنگ گناهی ست نابخشودنی،
باید روانه شد.
حلمی | کتاب لامکان