سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

تو عزمی کن ای مام پا‌بسته جان

تو عزمی کن ای مام پا‌بسته جان
اسیری و جهدی به کوی خوشان


کمی پیش‌تر تا که بالا کشی
از این سور و سات نوای ددان


از این شهرگان نمای و هوای
بیا تا که برپا شوی سوی آن


دمی کژرویی یک دمی راست‌رو
بیا جانِ دل سوی دل در میان


رها شو تمامی ز شرّ و شجر
که جز غم نیامد برون زین دکان


اگر غم غمی کوه اندُه شکن
اگر شور شوری ز جان جهان


اگر جنگ جنگ مردان حق
اگر صلح صلح نبردآوران


اگر دل دلی خون کند عقل را
اگر سینه‌ای سینه‌ای خونفشان


برو حلمیا رزم پاکان خوش است
سپر کن حق و تیغ دل برکشان

تو عزمی کن ای مام پا‌بسته جان | غزلیات حلمی

موسیقی: Mikhail Ippolitov-Ivanov - Procession of the Sardar 

۰

دیروز دوا دادی، امروز بلا دادی

دیروز دوا دادی، امروز بلا دادی
امروز بلا را با صد نور و نوا دادی


امروز شعف خوش‌تر از شادی بیهوده
گفتی که به تحویلی، امروز صفا دادی


امروز شهان خوش‌تر در خرقه‌ی درویشان
بنشسته چو بی‌خویشان آن جام خفا دادی


آن خرقه‌ی آتش بود بر دوش خدامردان
زان شعله‌ی خودگردان یک بوسه به ما دادی


خون‌دیده شد این چشمان در چشمه‌ی بی‌خشمان
آن جور و جفا بردی این وصل و وفا دادی


در راه به ما گفتی بر وصل میندیشید
بر هیچ میاویزید، شاید که هجا دادی


تا هیچ شد این عاشق عمری به هزاری رفت
شب را به سحر عمری در عشق فدا دادی


در عشق تو جان باید با هیچکسان باشد
چون هیچکسان‌ات را اسرار فنا دادی


با هیچکسان گشتم تا ذرّه‌ی جان یابم
در هیچ بُدم ناگه چون رعد صدا دادی


از هر چه که هستی خیز، ای هستی بی‌آویز
گفتی و به خاموشی یک شعله عطا دادی


حلمی ره کوهستان بس صعب و فلک‌لرزان
از راه نیندیشم، تو صوت بیا دادی

دیروز دوا دادی، امروز بلا دادی | غزلیات حلمی

موسیقی:‌ Katil — Kham-Khama

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان