سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

درک نیستی

همه ی راهها راه عشق است و در عین حال جز یکی راه عشق نیست!
همه ی رویاها از تو برمی خیزند، در عین حال همه ی رویاها باطل اند، جز رویای تو!
همه چیز سایه ای از حقیقت در خود دارد، پس همه چیز حاوی حقیقت است، در عین حال تنها حقیقت یکی است و جز آن نیست!
همه در خدایند و جزئی از خدایند و در عین حال خدا از همه مبرّا و فارغ است!
زیبایی و قدرت و ثروت و شهرت همه سایه های حقیقت اند، با این حال هر که به راه سایه ها برود از دامان ابلیس سردر می آورد! 
تو همه ای و در همه ای، لیکن همه تو نیستند و از تو نیستند و تنها آنها از تواند که به راه تواند!
همه ی راهها به تو ختم می شوند، لیکن برخی راهها از تو دور می کنند. با این که همه از تواند و در تواند!
من توام و تو منی، و در عین حال من تو نیستم، و تو خودتی! 
من کار تو می کنم، و این کار من است. لیکن چون من در میانه نیستم، پس من هیچ کار نمی کنم!
 
چه زیبا متناقضی ای عشق!
چرا که تو «نیستی» و هر چه نیست، از هست هست تر است و این معمّای خدا در آینه ی ذهن آدمی ست.  


این درک نیستی ست، و آخر اینکه ذهن چگونه می تواند نیستی را درک کند، حال آنکه از ظرف خود جستن نتواند؟ آه ای جان من، ذهن نتواند، تو که بتوانی!


حلمی | کتاب لامکان

درک نیستی | کتاب لامکان | ادبیات عرفانی | سید نوید حلمی

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان