سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

یار را می‌جو و در خود سیر کن

خودشناسی جنبشی بی‌ یار نیست
این یکی حرف خطابردار نیست
یار را می‌جو و در خود سیر کن
سیر جان بی یار جز اطوار نیست

حلمی

خودشناسی جنبشی بی‌ یار نیست | رباعیات حلمی

۰

ذات عادت‌شکنش کشت و به یغمایم برد

ذات عادت‌شکنش کشت و به یغمایم برد
خاصه بی‌جا بُدم و بی‌همه بی‌جایم برد
نه چو ملّا که شریک شر و شرک و شرر است
چو خودم روح به اقیانُس لالایم برد

حلمی

ذات عادت‌شکنش کشت و به یغمایم برد | رباعیات حلمی

۰

آن ساعت صفر آمد تا خویش براندازم

آن ساعت صفر آمد تا خویش براندازم
از این تن وامانده در روح به سر تازم 
آن گاه فروپاشی، آن لحظه‌ی فرّاشی
این دست بیندازم آن دست برافرازم

حلمی

آن ساعت صفر آمد تا خویش براندازم | رباعیات حلمی

۰

اسم رمز عشق جز تسلیم نیست

اسم رمز عشق جز تسلیم نیست
عاشقان را عقده‌ی تصمیم نیست
نیک خواندم دفتر تقدیر روح
هر ورق مرگ است امّا بیم نیست

حلمی

اسم رمز عشق جز تسلیم نیست | رباعیات حلمی

۰

شبی در کهکشانی در کف دست

برآوردم جهانی در کف دست
ز تاب ریسمانی در کف دست
مرا این گونه فرمود آن شه مست
شبی در کهکشانی در کف دست

حلمی

برآوردم جهانی در کف دست | رباعیات حلمی

۰

خرقه‌ی وصل و مقامات زمین افکندم

خرقه‌ی وصل و مقامات زمین افکندم
جامه‌ از صاعقه پوشیدم و زین افکندم
تاختم بر سر عالم ز سر عالم خویش
آنچه کژمژ به میان بود وزین افکندم

حلمی

خرقه‌ی وصل و مقامات زمین افکندم | رباعیات حلمی

۰

کمر ظلم شکستید و به فرجام رسیدید؟

چه خبر عقل‌پرستان؟ به سر بام رسیدید؟
کمر زهد ببستید به اندام رسیدید؟
چه خبر خواب‌فروشان؟ خم‌‌محراب‌فروشان!
کمر ظلم شکستید و به فرجام رسیدید؟

حلمی
چه خبر عقل‌پرستان؟ به سر بام رسیدید؟ | رباعیات حلمی


۰

تو فاضلی و بخت بلندی داری

بر گرده‌ی نور آسمانی دارم
در رایحه‌ی صوت جهانی دارم
تو فاضلی و بخت بلندی داری
من عاشقم و جانی و آنی دارم

حلمی

بر گرده‌ی نور آسمانی دارم | رباعیات حلمی

موسیقی: Katil - Kuzim

۰

قادران و قاصران را جمع نیست

قادران و قاصران را جمع نیست
عاشقان و عاقلان دو مردم‌اند
عاقلان گمگشتگان صورت‌اند
عاشقان پیدای از صورت گم‌اند

حلمی

قادران و قاصران را جمع نیست | رباعیات حلمی

موسیقی: Carahunge - Kanchum em, ari, ari

۰

بس که شبانه بخیه‌ی زخم جنون کشیده‌ام

بس که شبانه بخیه‌ی زخم جنون کشیده‌ام
انجمن خیالگان در دل خود پزیده‌ام
بس که خلاف آبها رسته‌ام از حبابها
از ره بی‌حجابها دشت خدا رسیده‌ام 

حلمی

بس که شبانه بخیه‌ی زخم جنون کشیده‌ام | رباعیات حلمی

موسیقی: Sayat Nova - Nazani

۰

میان آتش جهل مقدّس

میان آتش جهل مقدّس 
دو صد مفتی و این قوم مرخّص
بسوزید ای ددان در آتش خویش
که کس با کس شد و ناکس به ناکس

حلمی

میان آتش جهل مقدّس | رباعیات حلمی

موسیقی: Mark Eliyahu - Endless

۰

روز ما چون شب شد..

روز ما چون شب شد و شب همچو روز
ای خوش این فانوس سرخ کورسوز
سینه‌ شد میخانه‌ی اندوه‌کوب
دل ببین این ساغر گیتی‌فروز

حلمی

روز ما چو شب شد .. | اشعار حلمی

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان