سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

دنیوی باشید؛ همه چیز دربارۀ عشق است

تمام کار دنیا درباره ی عشق است. آنجا که علم و صنعت هم رشد می کند از عشق است و هر جا که نمی کند از نبود عشق است. همه ویرانی ها و ورشکستگی ها از حرص است، همه از خودخواهی ست. آنجا که عشق نیست، خودنمایی ست، تن آسایی است، گریختن است. حریص حتی دنیوی هم نیست، چون دنیوی به فکر دنیاست، به کار دنیاست و دنیا را می سازد. حریص تنها به فکر خویش است، فکر خویش جان را بند می زند و خوار و ذلیل می سازد، و چنین است که او بیچاره است.  


همه چیز درباره ی عشق است. کار معنا عشق است، کار دنیا هم عشق است. خداباور بی عشق، آزمند است. خداناباور عاشق، از خویش ایثار می کند و کار خدا می کند و جهان پیرامون خویش را می سازد. باورِ صرف پشیزی نمی ارزد. هر کس می گوید می ارزد به پیرامون خویش بنگرد. باور بی عشق و بی حرکت، از سر حرص است. باور بی عشق، خودِ بی باوری، نفاق و غارت است.


هر جا عشق هست ایمان بار می دهد، هر جا بی مزدی ست برکت است. هر جا عشق است، کار بی وقفه است. هر جا عشق است، بیداری ست، بخشندگی ست، جنبندگی ست، بی قراری ست. بی عشق، بهشت جهنّم می شود و با عشق هر جهنّم عاقبت بهشت است. همه چیز درباره ی عشق است. 


در نهایت به حریصان باید گفت دیگر لازم نیست بخواهید معنوی باشید که از شما برنیاید، این چه حرصی ست که می خواهید معنوی باشید؟ لیکن دنیوی باشید، به شیوه ای درست. دنیا را دوست بدارید و برای دنیا کار کنید، با تمام قلب و با تمام عشق و ایمان خویش. در کار دنیا نیز می توان معنوی بود، که هر که با عشق چیزی ساخت کار معنا کرده است و عاقبت از دنیا بالا می خیزد. پس بدانید که برای معنوی بودن باید ابتدا به درستی دنیوی بود.


حلمی | کتاب لامکان

همه چیز درباره ی عشق است | کتاب لامکان

موسیقی: Komitas - Cloudy Sky

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان