چهارشنبه ۷ مهر ۰۰
باشکوهترین سخن را بر زبان میرانم و برّندهترین کلمه از حقیقت را چون آتش بر سرتاسر گیتی میگسترم، و هیچ باکم نیست از هیچ خلق دون و از هیچ قادرِ هیچِ به هیچ بازنده.
نقاب فرو میکَنَم و از استعاره سر میپیچم. سر به زیر نمیکشم، تن نمیدهم به اطاعت، حجاب نمیپذیرم، و چو آنان به هزار نقشهی شوم و به عاطفه و رقّت سویم میخیزند که به لبخندهی وهم و آن چشمان نازمردهی بیمروّت پارهپارهام کنند، از همه چیز، از همه کس، از خلق و از خدای از رزمگریختهی بیچیزش و تمام خلقتش سر میکشم و به رساترین فریاد خاموشی سر میدهم:
منْ شطّ گریزانپای، این خلق تو بربایم
صد قافله بگسیلی سوی من و نتوانی
یک ذرّه به دست آری از خلقت پنهانم.
حلمی | کتاب اخگران