این خلقت انقضاگرفته
در خویش خزیده جاگرفته
حکمش همه حکم عقل مادون
مأمون عبای لاگرفته
آمد به میان و عشق پا چید
از خلق خراب ناگرفته
در گوشهخوشان به هیچ مستند
در این شب اژدهاگرفته
فردا سحری که عشق تابد
مائیم و دم نواگرفته
درویش نوالهی نهان زد
تا شد شه ناکجاگرفته
حلمی سفر پیاله نو شد
ها کن دهن هجاگرفته
موسیقی: Irfan – More Ta Nali