سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

آخر ندارد ای جان این راه آسمانی

آخر ندارد ای جان این راه آسمانی
دیشب به خواب دیدم آن جلوه‌ی نهانی
 
در خود تپیده بودم از انعکاس رویش
در پیش لوح آتش، در پس مه شهانی
 
صد گونه خُرد و خاموش در خاک می‌خزیدم
تا روی عشق دیدم، آن هیبت جهانی
 
خلقت به منظرم بود چون خوابگاه راکد
جانم چو موج برخاست زان باد کهکشانی
 
دیگر نه خویش دیدم زنجیر چرخ مزدور
سقف فلک شکستم وین چرخ استخوانی


ساقی به کف پیاله باز آر تا ببینم
نقش و خطوط دیرین در جام ارغوانی
 
تا قصد باده کردم بر باد رفتم از عشق
تو بادبان بر انداز گر خواستار جانی
 
جانان چون دوش گفتا این خطّ و راه آخر
برخاستم برابر زان حرف آن‌چنانی
 
گفتم درود بر تو ای شاه چارده وصل
گفتا سلام ای جان وین راه بی‌زمانی
 
حلمی که شعر زنده در شرح عشق می‌گفت
نام‌آور جهان شد بی نام و بی نشانی

آخر ندارد ای جان این راه آسمانی | غزلیات حلمی

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان