سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

او نمی‌دانست که شهرت می‌بلعد..

او نمی‌دانست که شهرت می‌بلعد، تفاله می‌کند و دور می‌اندازد، برای معنویون سخت‌تر. او نمی‌دانست مقام یعنی دام، پس تمام، تا آغازی نو. 


او نمی‌دانست سر وصل که بالا رود، سر جان پایین می‌افتد، ورنه سر بالا را مردان در آستان خود چه کنند جز «زدن»؟ مردان سر چه کنند؟ مردان را دلْ مقام است. 


او نمی‌دانست
امّا اگر هم می‌دانست؟ 
او نمی‌دانست و ادّعای نادانستگی نیز می‌کرد
امّا اگر به دانایی نیز نمی‌دانست؟


دانایی نادانی‌ست و 
کلّه‌ی عقل پوک است،
خنده‌اش دروغ است
و اشکش وهم.


حلمی |‌ کتاب لامکان

دانایی و نادانستگی | کلّه عقل پوک است |‌ کتاب لامکان | جلمی

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان