سه شنبه ۶ خرداد ۹۹
چرا؟ چه رنجهای سخت کشیدهاید و چه عرقهای روح ریختهاید و چه هدایای ارزنده تقدیم زندگی داشتهاید که پنداشتهاید شایستهی وصلهای بالایید؟ چرا؟ از شما چه بهشتها برآمده؟ چه نغمات بهشتی ساختهاید و چه رقصها از خون جان خویش بر زمین پست برآوردهاید که چنین حقیر سر به تکبّر افراشتهاید، جسم پست مقدّس پنداشتهاید و دیگران نه به راه حق، بلکه به خویش خواندهاید؟
چه بومها از رنج رنگها خلق کردهاید و چه بیماران در شکنجهی شبهای طولانیِ پنداری بیسحر شفا دادهاید؟ چه سمفونیهای الهی برافراشتهاید؟ ای مستکبران! ای زاهدان! ای خود به خود وصل و مقام دهندگان! ای بندگان القاب و خواب و سراب! بهر زندگی چه قربانیها دادهاید؟
ای فقر و ای ثروت، و ای برکت کوتاه مقدّر! ای انسان، ای طبقات شرم بر خاک بیشرمی! ای سپیدهدم جامانده در گلوی شب! ای سرود، ای ترانهی آزادی بر آنها که نمیدانندت و آرزوت میکنند! ای جامها که حقیقت خویش در انعکاس خویش میبینید، و در سر مستی و در دل شعف میبارید! ای ستارگان بیشمارهی شب! بر آدمی شفقّت کنید، بر این شفیرهی نور در جستجوی راه سترگ.
حلمی |هنر و معنویت