چهارشنبه ۸ آذر ۹۶
شعر و حقیقت هر کدام به دو راه متفاوت می روند. شعر با ما نیست، حقیقت با ماست. آنان که به طلب شعرند نیز با ما نیستند، حقّ جویان با مایند. هر چند اندک شمار، هر چند تنها چند تنی در هر عصر، گاهی نفری و گاهی هم هیچ کس.
کلام حقّ خوش آوا و شعرگون است، این نوا به گوش آشنایان درد خوش است. ورنه عامی مرد نازپرورد خاک با نوای زشت و شعر سیاه عواطف خوش تر.
پس عاشق هر از چندگاهی با مردمان پیراهنش بگوید: ای مردمان! با من نیایید، چرا که حقیقت با من است. عشق با من است. شعر با من نیست. راه شاعران دیگر است.
و چگونه می توانند
مردمان پیراهنش
با او نیایند.
حلمی | کتاب لامکان