دوشنبه ۲۰ آذر ۹۶
آن روح کجا و این ره زیر کجا
آن لطف کجا این همه تقصیر کجا
آن جلوه که نورش همه بیدار کند
در خوابگه مردم تزویر کجا
سیماش اگر خیال تصویر کند
گوید که خیال و خال و تصویر کجا
بشنید صدای خنده اش عقل شبی
دیوانه شد عقل و گفت زنجیر کجا
در ظلمت جان فتاده صد قامت پیر
فریادکشان که جام تنویر کجا
زین راه که بگزیده توان گام نهاد
آوازه ی رود و ماه شبگیر کجا
بگشود سر رشته ی آن حرف کهن
امّا ورق و خامه ی تقریر کجا
حلمی به قمار عشق جان باخته بود
آن روح کجا و این ره زیر کجا