سه شنبه ۷ مرداد ۹۹
در میادین جنگ چنین آتش و هیاهو نیست چون این وقت که خداوند جان عاشق به خویش میخواند و قلم در دست چون زبانهای بیبدیل از آتش میگردد. رزمندگان چنین خون و آتش نمیآزمایند که عاشقِ تسلیم به حقیقت میپیماید.
آنگاه که سخن تمام شد دزدانه به پیرامون مینگرم؛ نکند آتشی، هیاهویی، تلاطمی زین هجوم و غلبه؟! نه، خوشبختانه چیزی نیست. هر چند همهی اینها نیز هست!
پنداشته بودم قلب خود و آتش جان خود را میسرایم،
خداوند گفت: نه! من خود را از مجرای جان تو میسرایم.