پنجشنبه ۲۳ مرداد ۹۹
اینجا همه دیوانه، مستند و خراباتی
اینجا من و دل تنها وین راه سماواتی
هر کس که ز عقل دد لنگر زد و چیزی گفت
تا باده نمایاندیم گم گشت به هیهاتی
مسحور نهان گشتیم، مجنون و قلندروار
در رقص و طرب مادام، اوباشی و الواطی
مرگ است خراب و زار افتاده، بدو بنگر
دیگر به چه کار آید این قاصد امواتی
افسانهی ما مستان اغیار چه میفهمد
خوش باد دل ایشان با نقل روایاتی
زان شرع ورق باید بگسست و نهایت دید
یک جرعه که نوشاندم زان شرع نهایاتی
یک حرف به تکرار است از روز ازل، بشنو
صد گنج غزل دارم زان مصحف اصواتی
زان حلمی حیرانی چندی چو خبر نامد
صد دامن پر آرد از قافله سوغاتی