چهارشنبه ۳۰ مهر ۹۹
عشق چه بالا و بلند سخن میگویی، و چه خاموش. عشق چنان سخن میگویی که قلبهای آشوب را بیارامد و قلبهای آرام را برآشوبد. عشق سخن متّضاد میگویی و بیعاران را به مبارزه میطلبی و مبارزان را مرهم بر زخم میزنی. من نیز نمیدانم چه میکنی. مرا لب و دهان خویش کردهای و هر چه میخواهی میگویی و هیچ نمیاندیشی آدمیان اینها سخن من میدانند.
بگو عشق، خوش میگویی.
من خویش نمیدانم، این قصّه نمیخوانم.
تو را میدانم و زهر و شکرت با هم دوست میدارم.
بگو عشق، خوش میگویی.
حلمی | کتاب آزادی