سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

از کوره گذر کردم، جز عشق نیاوردم

از کوره گذر کردم، جز عشق نیاوردم
آن کوره دم دل بود، این عشق رهاوردم


تو نیز گذر می‌کن از این شب انسانی
می‌سوز و مگو داغم، می‌لرز و مگو سردم


این هیمنه می‌سوزد تا عشق بیفروزد
بی عشق نمی‌گردد این چرخ عدم هر دم


او راه تو بگشاید، این درد نمی‌پاید
این درد از اینت که پالوده شوی از غم


دل سوزِ شکر دارد، از غیب گذر دارد
آن راه دگر دارد تا وصل کند پرچم


هان تا که میندیشی از دوری و مهجوری
این درد که می‌بینی یک آن دگر مرهم


از نای تو می‌جوشد، از چشم تو می‌رقصد
هر چشمه‌ی جادویی کز دست تو رو کردم


تا راه تو گُل گردد در مقدم رقصانت
از مُشته‌ی اهریمن صد پوچ برآوردم


حلمی سر آن دارد تا ماه نو برخیزد
تو نیز نمان بر در ای همره شبگردم

از کوره گذر کردم، جز عشق نیاوردم | غزلیات حلمی

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان