سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

ساقی دل و سبوی چشمان

ساقی دل و سبوی چشمان
این کیست شبان به کوی چشمان


این مردمکان که خواب دارند
ما لیک تَکان به توی چشمان


دیدی که چه بی‌بخار برخاست
خلقی پی آبروی چشمان


ما جلوه و آبرو ندانیم
اشک‌ایم نهان به جوی چشمان


خاموش که وقت کارزار است
برپای به های‌و‌هوی چشمان


گفتا دم باده نیست حلمی؟
گفتم سر جان، به روی چشمان

ساقی دل و سبوی چشمان | غزلیات حلمی

۰

جان بر سر کار باده آمد

جان بر سر کار باده آمد
این عقل ز سر زیاده آمد
این کاسه‌ی سر به باد دادیم
تا قلب به راه ساده آمد

حلمی

جان بر سر کار باده آمد | حلمی

موسیقی: سیاوش ناظری - شنگینک 

۰

باز هم این یار ما از دست رفت

باز هم این یار ما از دست رفت
ای عجب او هم ز ما بدمست رفت
ای عجب زین مستی و زین بادگی
هر که آمد ساغری بشکست رفت

حلمی

باز هم این یار ما از دست رفت | رباعیات حلمی

موسیقی:‌ Joachim Pastor - Goodbyes

۰

چو به دست هست باده

چو به دست هست باده
چه رود ز دست باده 


تو مگو منوش یک شب
همه شب خوشست باده 


ز دمی که روت دیدم
به دلم نشست باده


تو مرا به دست دادی
ز دم الست باده


تو مگو نمیر یک شب
که دمیدنست باده 


همه رهگشاست حلمی 
به ضمیر مست باده 


تو بنوش و دل مرنجان
که ز تو برست باده

چو به دست هست باده | غزلیات حلمی

۰

هم‌شأن جامی، جز باده منیوش

هم‌شأن جامی، جز باده منیوش
بر باد مستی بگشای آغوش 
همراه عشقی در روحْ آزاد
از عقل زنهار، در عشق می‌کوش

حلمی

هم شأن جامی، جز باده منیوش | اشعار حلمی

موسیقی: Tebra - Helm

۰

سرش پرتو زد و دل را نظر کرد

سرش پرتو زد و دل را نظر کرد
شبانگه قصهّ‌ی غم سر به سر کرد
گُل از گِل برکشید و باده پرورد
سحرگه خواب مستان معتبر کرد

حلمی

سرش پرتو زد و دل را نظر کرد | رباعیات حلمی

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان