سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

زیستن درباره‌ی شادمانی‌ست

خرسندی خویش پنهان نمی‌داریم و سر به گوشه‌های غم نمی‌سابیم تا لشکر اندوهگینان از شرّ کردار تباه خویش خلاصی یابند و به ما بپیوندند. از شادمانی و رقص انگشت حسرت و غم به دندان نمی‌گزیم و هیچمان شرم نیست که آغوش رقص بگشاییم و به پرواز درآییم. 


زیستن درباره‌ی شادمانی‌ست. زیستن را معنا رقصیدن است. اگر انسان جور دیگر فهمید و از دردش مرد برنخاست و از سرماش گرمی و شور برنجهید، پس همان بهتر به هنگام احتضار نیم‌چشمی بگشاید تا مرده‌شوی خویش بنگرد. 


زمین عشق به مدار دیگری می‌چرخد،
و در آن مدار همه زندگانند.


حلمی | کتاب آزادی

زیستن درباره‌ی شادمانی‌ست | کتاب آزادی | حلمی

۰

بانگ بیداری

بگو بر خستگان و از‌ راه ‌ماندگان چگونه می‌توان مرهم بود؟
نه بر مستضعفان لاشی‌صفت دنیاندیده‌ی‌ از دیوارهابالاروندگان.
تنها بگو بر خستگان و دردمندان حقیقی چگونه مرهم می‌توان بود؟ 
بگو بر خفتگان در آستان بیداری چگونه مرهم می‌توان بود؟
نه برخود‌به‌خواب‌زدگان تشنه‌ی دنیا.


بگو بر جهان چگونه آستانه می‌توان بود
بر خشم‌دیدگان چشم‌بسته‌ی سختی‌کشیده؟
نه بر ظریفان حقیر نازدیده‌ی پست
نه بر ابلیسان روحانی‌نمای کودک زار.


بر روحانیون خفته می‌خواهم بانگ بیداری باشم
نه بر ابلیسان و سروشان شرّ بیداری‌نما!


آفتاب را می‌خواهم
و موسیقی را
و نور را
بر محتاجان حقیقی‌اش.


حلمی | هنر و معنویت

بگو! | آفتاب و موسیقی |‌ هنر و معنویت | حلمی

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان