سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

همه چیز را تاب آر!

هر روز به این سبب برمی‌خیزم که دوستان خود چون خود کنم، و آنگاه از خود برخیزم. هر چند این سبب را خود نمی‌دانستم و در لحظه‌ای محال از شبی سرخ مرا فرمودند. 


اینها همه باید آزاد شوند، این دوستان. هر کس در پیرامون من است باید آزاد شود و جز این هیچ چاره‌ نیست.


باید آزادی را بپذیرید، 
خون‌هاش را بریزید، 
اشکهاش را هق‌هق کنید، 
و از خود و از تمامِ همه برخیزید.
باید خدمت کنید،
حتّی اگر بگویند از مرزها بگذرید،
آنگاه که گذشتن محال است.  


دنیا پر از سر و صداست ای دوست. این‌ها را همه تاب آر! این کوفتن‌ها را تاب آر! حال که به آسمانی نو برخاسته‌ای و آسمانها زین پس همه در هم می‌پیچند و زین پس هیچ نخواهی دانست که چه که است و که چه و چه کدام. 


همه چیز را تاب آر!
هر چه در برون و درون می‌گذرد، 
این‌ها همه تو را به هیچی رهسپارند.


حلمی | کتاب آزادی

همه چیز را تاب آر | کتاب آزادی | حلمی

۰

تا دم‌دمان صبح..

تا دم‌دمان صبح تاب آوردن
تا مرگ،
و آنگاه بازگشتن.

حلمی

تا دم‌دمان صبح.. | هنر و معنویت | حلمی

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان