سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

این دل پرزبانه‌ام گشت به سوی خانه‌ام

این دل پرزبانه‌ام گشت به سوی خانه‌ام
برد مرا به اندرون از شب آستانه‌ام


برد مرا و نور بود از غم من عبور بود
جان شبانه عور بود این من و این نشانه‌ام


جلوه‌ی پیر دیده‌ام راه کبیر دیده‌ام
اوج خطیر دیده‌ام تو بنگر زبانه‌ام


کار زمانه زار بود هر گذری غبار بود
خود به خیال برزدم تا نبرد زمانه‌ام


کشتی دل کشان‌کشان در شب توف لامکان
نی کمر و نه بادبان وین ره کش‌کشانه‌ام


ساعت رزم و راز بود روح به اهتزاز بود
راه عبور باز بود بر دل رهروانه‌ام


سوختم هر چه ساختم باختم و گداختم
هیچ شدم به منزل حضرت بی‌نشانه‌ام


حلمی آب‌برده را ساحل عشق یافتند
صبح رسید و خاستم قاره‌ی نونوانه‌ام

این دل پرزبانه‌ام گشت به سوی خانه‌ام | غزلیات حلمی

موسیقی: Lindy-Fay Hella — Seafarer

۰

از آن شب تا بدین شب

از آن شب تا بدین شب، گویی از ابدیتی تا ابدیتی. از آن قاره تا بدین قاره، پنداری از کوچه‌ای به کوچه‌ای. از آن دست تا بدین دست، از آسمانی تا آسمانی.


و آن لب چون بر این لب می‌شود،
جهانی مماس بر جهانی، در هم ‌فشرده.


حلمی | کتاب لامکان

ز آن شب تا بدین شب | کتاب لامکان

موسیقی: Anilah - Warrior

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان