سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

ای دوست رقصان گشته ای

ای دوست رقصان گشته ای 
فرمانبر جان گشته ای


در سوی طفلان بوده ای
در کوی جانان گشته ای


از بند خویشان رسته ای
آزاد و خندان گشته ای


صد تن بُدی و تک شدی
با عشق همسان گشته ای


بی باک و تازان همچو شیر
جفت عقابان گشته ای


از کفتری و کوتهی
رستی و تابان گشته ای


بودای اغما بوده ای
بیدار و غرّان گشته ای


صوفی دنیا بوده ای
حالی به عرفان گشته ای


زهد و نما و رنگ را 
کشتی و پنهان گشته ای


از حلقه های عقل دون
جستی به ایوان گشته ای


برپا شدی صد مرحبا
آنسوی کیهان گشته ای


رقصان شدی صد آفرین
در روح جنبان گشته ای


گفتند خامی، راه نیست
پختی و بریان گشته ای


حالی که در کوی دلی
شایسته ی آن گشته ای


حلمی سرای عشق را
زیبنده دربان گشته ای

ای دوست رقصان گشته ای | غزلیات حلمی

۰

نردبان عشق را بالا برو

نردبان عشق را بالا برو
هست فردا دیر پس حالا برو
عقل لاگو مرکب این راه نیست
تو به لیلا می روی بی لا برو

حلمی

نردبان عشق را بالا برو | رباعیات حلمی

موسیقی: Anthony Keyrouz & Ash - Jasmine

۰

جمعیتِ فکرِ پراکنده اند

جمعیتِ فکرِ پراکنده اند
خاطره بازند که بازنده اند


نام خدا بر لب و کار هوا
بر خر شیطان همه راننده اند


هم به خرابی همه سو پاکباز
هم به گلایه لبِ جنبده اند


چهره به لبخنده بیاراسته
باطنِ گریانِ فزاینده اند


بی هنرانِ سفرِ‌ حال سوز
بی عملی در پی آینده اند


ثروتشان بابت بی گوهری ست
فخر فروشند که مالنده اند


جمعِ‌ گریزان ز خودِ نازجو
هر سوی عالم نقِ زاینده اند


خنده به لب می کن و این بزم بین
بی هدفان بهر چه پس زنده اند؟!


حلمی از این راه برو کوی خود
تا ابد این خاک ‌وشان بنده اند

جمعیتِ فکرِ پراکنده اند | غزلیات حلمی

موسیقی: The Soul Brothers - Sayida

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان