سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

شب عاشق است

شب برکت می‌دهد. شب نور است و موسیقی. شب عاشق است. از شب نهراسید، در شب غوطه زنید و برکات و بوسه‌هاش نوش کنید. خود را در آغوشش گم کنید. شب از شب نیز برمی‌خیزد و در سپیده‌دمان با رقصی تازه‌تر خود را می‌پیچد و در روز می‌تازد.

گرچه از مردمان روی تافته، باری در مردمان تپیده، و قلب مردمان از قلب شب می‌زند. شب در عظمت خویش می‌گسترد و از خدا می‌تابد و در خدا می‌گسترد و می‌گستراند.

شبانه می‌پرسم: ای خداوندگار آیا هیچ روزی از شب فرا می‌خیزم و به ستاره‌ای نوتر بدل می‌گردم؟ شبانه می گوید خداوندگار: برمی‌خیزی، لیکن باید تمام شب را ستاره‌باران کنی و این واحه‌ی زار از نور خدا و موسیقی دل برقصانی. شاکر و منّت‌گزار و رقصان می‌گویم: باشد ای خداوندگار، حکم آنچه تو می‌فرمایی.

شبم،
تمام شب می‌رقصم.
می‌رقصم تا صبح آزادی،
و آنگاه خود به چیزی نوتر بدل می‌شوم،
به خورشیدی تازه‌تر در خدا.

حلمی | کتاب آزادی
۰

بیایید به عمق تابناک شب..

بیایید به عمق شب، به آن خرابه‌ها برویم. ای شب‌زندگان! ای بیداران روح! بیایید به عمق تابناک شب، به آن خرابه‌ها برویم، که از هر آبادی آبادتر است. من از خود عقب مانده‌ام، من از خودِ روح در تن جا مانده‌ام. بیایید با من، به عمق شب، به آن خرابه‌ها برویم.


در شب نور می‌بارد، آسمان می‌بارد، خدا می‌بارد. خدا می‌گوید جهانی نو بساز!‌ جهانی نو خیال کن و برآر! چشم در چشمان خدا دوخته؛ نه می‌سازم و نه برمی‌آرم، تنها جان می‌سپارم و جان می‌آرم.


ای شب‌زندگان!
ای بیداران روح!
بیایید به عمق تابناک شب،
به آن خرابه‌ها برویم.


حلمی |‌هنر و معنویت
بیایید به عمق شب.. | هنر و معنویت |‌ حلمی
۰

نوای آسمان‌ها چست و چالاک

نوای آسمان‌ها چست و چالاک
خروش سازها وین لحظه‌ی پاک
درون گوشها نایی‌ست تا دل
تو تا دل می‌روی ای رود، بی‌باک!

حلمی

نوای آسمان‌ها چست و چالاک | رباعیات حلمی

۰

این سور چه آتش زد با سوز اهورایی

این سور چه آتش زد با سوز اهورایی
این عشق چه رقص آورد با ساغر آوایی
ای روح عجب نوری در چاه مکان بر شد
ای چشمه‌ی بی‌رنگی بنگر که چه غوغایی

حلمی

موسیقی: (Ravel: A boat on the ocean (Andre Laplante

۰

چون خدا برخیز

گفت بیهوده تمنّای کار و بار آدمیان مکن! نان در موسیقی زن و نور در شراب! دست بالا بر و از خورشید سهمی در دهان کن. صبحانه؛ نور خدا، ناهار؛ صوت خدا، و شام این هر دو با توأمان!


شب از انسان رخت برکش
و سحر چون خدا برخیز.


حلمی | کتاب لامکان

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان