سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

در میان ضمایر

در میان ضمایر به آن صداها گوش فرا می‌دهی که چیستی و چه می‌کنی؟ در میان آن همه هیچ، آیا گوش سپرده‌ای در هیچ دمی که تو کیستی و بر این زمینِ هیچ چه می‌کنی؟

در این دم که ما همه هستیم - به خیال خویش -، و دمی دیگر بر فراز قبرهامان می‌خندند، می‌گریند، می‌کِشند و می‌نوشند و می‌شاشند و می‌گذرند و به هیچ می‌گیرندمان، آن دم را که نیستیم چه می‌کنی؟ آن دم را چه می‌کنی و کجایی و که‌رایی؟ 

آیا در میان این همه ضمایر،
می‌دانی کیستی و چه می‌کنی؟

حلمی | کتاب اخگران
در میان ضمایر | کتاب اخگران | حلمی
۰

من کیستم؟ خدایی تسخرزن جهانم

من کیستم؟ خدایی تسخرزن جهانم
پیمانه‌گرد عالم، پیغام آسمانم
 
فارغ ز هفت دولت بر مسند خرابات
پیمان برگ سبزم، آن رشته‌ی نهانم
 
سیلاب روحم ای جان، سیمای عشقم ای دل
دل داده‌ام به رویت، دل بر کف  است و آنم
 
سالار خاک باشی، فرمانروای عالم
یک جو مرا نیرزی، من یار بی‌کسانم
 
خار است در نگاهم صد بوته‌ی شهانی
دنیا چه می‌نمایی؟ من پادشاه جانم
 
از جان گذر که بخشم صد جان دیگرت را
برخیز عاشقی کن تا همّتت بدانم
 
سالی نکوست ای عشق بی خاک و خار و خاشاک
رویم نبیند آدم در جام ارغوانم
 
سیم برون نخواهم، سیمان غیرتت کو؟
غیر آمدی و بدرود، اغیار را نخوانم
 
حلمی به معبد آی و شرح خموشی‌ات خوان
بیهوده مانده‌ای چه؟ باز آ به آشیانم

من کیستم؟ خدایی تسخرزن جهانم | غزلیات حلمی

۰

ای خموشیْ مشتعل، ما بی‌زبانان کیستیم؟

ای خموشیْ مشتعل، ما بی‌زبانان کیستیم؟
ما به هر سو پرکشان، در راه پنهان کیستیم؟


تو بدانم کیستی، تو خود بدانی کیستی؟
من ندانم کیستم، ای وای ای جان کیستیم؟


خلق اوهامی بداند زمره‌ی خاک است و خون
خاک و خون زین رو شود، ما روح‌بانان کیستیم؟


من بدانم کیستم، گرچه ندانستم کیستم!
تو بگو ما مستتر در خطّ انسان کیستیم؟


ای رهایی کرده ما را شهره‌ی نیزارها
شاهدان قوس مخفی جهان را کیستیم؟


هم خوشان هم ناخوشان در دامن جان داشتن
ماورای نیک و بد آن مهوشان را کیستیم؟


سالکی رنجیده شد از تیغ رقصان سخن
تو بگو او را که ما اینجا و اینسان کیستیم


ای گریزان در ختن آخر تو را این اصل نیست
آهوی گمگشته‌ای، باز آ ببین آن کیستیم


حلمیا زلف حقیقت تاب دادی صبر کن
طفل را زاری بسی تا ما سفیران کیستیم

ای خموشیْ مشتعل، ما بی‌زبانان کیستیم؟ | غزلیات حلمی

۰
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان