سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

من و این هستی دیوانه قراری داریم

 
من و این هستی دیوانه قراری داریم 
بخت آلوده ی خود هر که به کاری داریم
 
من خورم باده و او مست کند هر شب و روز
کیست داند که بر ِدوش چه باری داریم
 
هر که جای من و این چرخ نشیند چه کند
لاف بیهوده چه که هستی زاری داریم
 
گفت آن روح وش ِروح پر ِروح سوار
مرکب عشق و دم روح گساری داریم
 
مست بود آن که به دنیا عَلَم عقل فراشت
دانش منگ و فریبانه و تاری داریم
 
عشق برخاست و از گوشه صدایی زد و رفت
زان دم خفته دگر حال خماری داریم
 
حلمیا زان شبح ِرازبر ِراه گشا
خبر آمد که بیا بزم و کناری داریم
 
۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان