سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

لحظات عبور

آنگاه که موسیقی ها زشت، صحنه ها تاریک، بازیگران نابلد، حنجره ها گرفته، سازها بدآوا، مردمان در پرده های جهل فرو رفته و بهترین هاشان از همه خفته ترند، باید صبور بود، بیدار بود و بهترین آوازها را خواند. 


باید از نور سرود، از موسیقی نوشت و در خاموشی محض، عشق را حنجره بود. ابلیسان شادمانه غریو می کشند، باید آرام بود. باید در عشق تاب آورد. ای دل من! بگذار کلمات از جانت عبور کنند و تا دورها گسترده شوند. 


خستگی گناهی نابخشودنی ست.
باید خرد شد و خاک شد و بر هوا پاشید و از این دروازه گذشت. 
و تک تک لحظات عبور را باید بیدار بود.


حلمی | کتاب لامکان

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان