سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

عشق کار برکناران است

در کار عشق هیچ درآمیختن نیست. کار عاشق همه واکردن است، همه وادادن است، همه بیرون رفتن، همه انصراف. هیچ عاشق در هیچ مدرسه نیست. 


هیچ عاشق، با هیچ عاقل هم شانه نیست. آن کس که عاشق ِنظری ست و هنوز در مدرسه هاست شاید بگوید -که همین صرف گفت را تاوان سخت است- عشق با عقل برابر است و درهم آمیختنی ست. امّا این از سر کوتاهی ست، و هیچ تخدیر و شراب، هیچ نفت و آب، در هم آمیختنی نیست.


عشق می گوید: دانش تو مفت هم نمی ارزد و ایمان تو همه از بی مصرفی ست. تا در بند دین و دانشی، تا یک پات آن سوست، این سو میا. لاف مزن، جعل مکن، خود را راضی نگه مدار، حرف مرا مزن. تا با عقلی از من مگو. تو با من نیستی. چو می خواهی با من شوی، از آن مرز و از آن دروازه ی آتشین بگذر و این سو بیا. در میانه ی آن دروازه بی  دفتر و بی خانه و جامه خواهی شد و آن گاه به دیدار من شایسته ای.


عشق با هیچ چیز کنار نیست.
که عشق کار برکناران است.


حلمی | کتاب لامکان

عشق کار برکناران است | مقالات عرفانی | کتاب لامکان | سید نوید حلمی

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان