سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

هیچ زمانی برای آزادی؟

ای دوست! آیا هیچ زمانی برای جرأت کردن فرا می رسد؟ هیچ زمانی برای آزادی؟ آزادی از خود، از همه ی آنان که با ایشانی و تمام خودی که با توست. آیا هیچ زمانی برای آزادی فرا می رسد؟ پیش تر از آن، هیچ تو را طلب آزادی هست؟ باید با خود بیندیشی.


باید بیندیشی، که آیا این در ظاهر زیستن، زیستن است؟ آیا این به حکم ارباب چرخ، و به چکش دیوان دهر، هر بار زیستن، زیستن است؟ آیا این زیستن است، که مرگی آن را باشد؟ نه این مرگ است، و از چنین زیستن مردن، زندگی ست. 


آیا هیچ زمانی برای جدایی فرا می رسد؟ آیا جان را طاقت هجر هست؟ چرا که پیش از وصل، هجر است، و پیش از نور، تاریکی ست. آیا در آن هجر و در آن تاریکی، تو را طاقت مواجهه با خویشتن هست؟ آیا پیش از شعف روح، جانت را توان تاوان دادن هست؟ تاوان همه ی آنچه بوده ای، و پیشکش جزیه ی آزادی: تنهایی. 


حلمی | کتاب لامکان

زمانی برای جرأت کردن، زمانی برای آزادی | کتاب لامکان

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان