سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

طعنه هایش طعنه های عشق بود

طعنه هایش طعنه های عشق بود
هر چه ما را گفت رای عشق بود


بی سبب بر جان ما لنگر نزد
موج و طوفانش ز نای عشق بود


گفت چون از گوشه ها بیرون شوید
خلقتی را نی نوای عشق بود


خفتگان را آتشی از غیر داد
صبح خیزان را صلای عشق بود


با کسان چون بی کسان دیدار کرد
بی کسان را آشنای عشق بود


مجمع خاموش او را بار داد
کان چنانی استوای عشق بود


پشت ما خم گشته از آوارها
راست قامت او عصای عشق بود


تکیه ی ما ناقصان بر خویش زد
هر دمی ما را ردای عشق بود


گفت حلمی وصف کور از عشق خاست
گفتمش نی نی ورای عشق بود

طعنه هایش طعنه های عشق بود | غزلیات حلمی

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان