سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

تقدیر آسه رفتن شیرینی وصال است

تقدیر آسه رفتن شیرینی وصال است
آنجا که عشق آید بیهودگی محال است
 
چون عقل سایه‌پرداز از خویش وارهانی
پرواز، رسم روح و آرایش خیال است
 
وصلی نکو به سر شد، وصلی نکوتر آمد
از خیر و شر چو رستی هر وصل خود کمال است
 
سامان دیده یار است، بی یار دیده تار است
بی یار عالمی را شوریدگی چه حال است؟
 
یک شب که مست بودی از کوی ما گذر کن
شاید که قرعه افتد پیمانه‌ای که قال است
 
تقدیر خویشتن کن مستی و بیهشی را
کژ می‌رو پیچ‌و‌تابان کاین راه اشتعال  است
  
حلمی خطابه بس کن، کو مست چون تو هشیار؟
شرح و بیان ساقی خارج از این مقال است

تقدیر آسه رفتن شیرینی وصال است | غزلیات حلمی

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان