سرای حلمی

رمزی و کلیدی به در و منزل ماست _*_‌ بر هر که بخواند این خط راز، سلام

صبر کردن می‌آموزم

آدمی صبر کردن بیاموزد. نزاع می‌کند، بکند. سر و سینه‌ی هم می‌درد، بدرد. صبر کردن نیز بیاموزد. آدمی عشق می‌ورزد، چه خوش است، بسیار و بی‌نهایت بورزد، امّا صبر کردن نیز بیاموزد.

آغوشت چو دریا. زلفانت شب سیاه. چشمانت را نگویم و ابروانت.
سینه‌هایت دو کوه از ابدیت که سپیده‌دم روح از آنها سر می‌زند..
گفت عشق: آه، آدمی صبر کردن بیاموزد!

هاه، صبر کردن می‌آموزم.

حلمی | کتاب آزادی

هاه، صبر کردن می‌آموزم | کتاب آزادی | حلمی

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
وبلاگ رسمی سید نوید حلمی،
انتشار مطالب با ذکر نام و منبع آزاد می‌باشد.

بیاریدش، ز ایمانش مپرسید
کشانیدش، ز دامانش مپرسید
به پنهانش منم در هر شب و روز
رسانیدش، ز پنهانش مپرسید

من اینجایم باز،
با ملکوتی که از انگشتانم می‌چکد.
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان